مرغ عشق💕
بعد از ۳-۴سال مرغداری،اونم از نوعِ عشقیش!😆 بالاخره چشممون ب جمالِ جوجه هاشون روشن شد.😍 محیا یه عاااااالمه خوشحال شده بود و حس میکرد بچه هاشن!😁 ما هم به چشم نوه هامون بهشون نگاه میکردیم!😂 کم کم پر درآوردن و از زشتیِ اولیه دراومدن!😉 حسامم مثه ما از دیدنشون خوشحال بود.😁 اما بمحض ب دنیا اومدن جوجه ها،مرغ عشقِ ماده تبدیل شد به مرغِ جنگ!! دیگه چشم دیدنِ همسرشو نداشت! دائم اذیتش میکرد و جنگ و دعوا بود! طوری که مجبور شدیم مرغ پدرو ازشون جدا کنیم و توی یه قفس جداگونه بذاریم! تا اینکه دیروز....... بعد از بیدار شدن،طبق روال هر روز رفتم سرکشی مرغا و جوجه هاشون و با این صحنه مواجه شدم.😔 مرغ ع...
نویسنده :
✿فاطمه✿(مامان محیا و حسام)
17:52